شعر مرگ 6

شعر مرگ 6
آیا در «دغدغه»ی بی‌پایان، حقیقتی نهفته است؟   یا تنها «واهمه»ی بی‌پایان، در پسِ هر «لحظه»؟   در این سفرِ بی‌نهایت، تنها، راهنماییِ خویش، در آینه   موجودیت، در کشاکشِ «دگر بودن»، بی‌انتها، بی‌پایان سعید اعتماد مقدم
ادامه مطلب

شعر مرگ 5

شعر مرگ 5
نشسته بر بوم رویای بی‌خبر،   و تابلوی خوابهای مرگ آلود  و تعبیرهای بی تاویل  و تفسیرها ی متین رنگارنگ از مرگ و معنا فریادهای خاموش، در صفحه‌های خاکستری   و در انتهای هر خط، آیا جایی برای آغوش است؟ مرگ آیا در انتظار است ؟ دیری ... سعید اعتماد مقدم
ادامه مطلب

شعر مرگ 3

شعر مرگ 3
شعر مرگ 3 با الهام از اندیشه های کامو مرگ، در پس‌زمینه‌ی خیال   چون سایه‌ای در دل شب،   مردی با جلیقه‌ای تنگ   که خندید به گودال بی‌پایان. سعید اعتماد مقدم
ادامه مطلب

شعر مرگ 2

شعر مرگ 2
شعر مرگ 2 در آینه‌ای شکسته   مرگ، در کمین نشسته   تصویر خود را می‌جوید   اما ما فقط لبخند می‌زنیم در خیابان‌های شلوغ   با هر پا قدم،   صدای ناقوس را می‌شنویم،   ولی قدمی به عقب برنمی‌داریم کم رنگ شده است زندگی   در صفحات کتاب‌های قدیمی   که هیچ‌کس دیگر نخواهد خواند   و مرگ، با چشمان خمارش،   ما را زیر نظر دارد ما …
ادامه مطلب

شعر گونه ای مرگ اندیشانه بر اساس مفاهیم کلیدی فلسفه ی هایدگر در هستی و زمان

شعر گونه ای مرگ اندیشانه بر اساس مفاهیم کلیدی فلسفه ی هایدگر در هستی و زمان
شعر گونه ای مرگ اندیشانه بر اساس مفاهیم کلیدی فلسفه ی هایدگر در هستی و زمان  (مثل Dasein، بودن-به-سوی-مرگ، اضطراب و اصالت)، شعری پست‌مدرن با تکنیک‌های *بینامتنیت*، *فراتاریخ‌گرایی* و *گسست روایی*  ---  «خطای ۴۰۴ در جستجوی معنا»   (شعر گونه ی پست‌مدرن با الهام از هایدگر) بخش ۱: هشدار سیستم (Non-Authentic Mode)   زندگی:   یک پیامِ خوانده‌نشده در گروهِ «اگزیستانس» —   *«فردا جلسه‌ی مرگ است. حضوری اجباریست.   …
ادامه مطلب

مرگ اندیشی در شعر گونه ی مرگ اندیشانه برگرفته از نظریات حکمت متعالیه ملاصدرا

مرگ اندیشی در شعر گونه ی مرگ اندیشانه برگرفته از نظریات حکمت متعالیه ملاصدرا
مرگ اندیشی در شعر گونه ی مرگ اندیشانه برگرفته از نظریات حکمت متعالیه ملاصدری شیرازی در شعر گونه ی زیر، مفاهیم مرگ‌اندیشی صدرایی (حرکت جوهری، بدن مثالی، تجرد نفس، مرگ به مثابه کمال) در قالب پست‌مدرن با تکنیک‌های *بینامتنیت*، *گسست روایت* و *تصاویر پارادوکسیکال* بازآفرینی شده است: ---  «کالبدشکافی واژه‌های قدیم در فروشگاه زنجیره‌ای معنا»   ( شعر گونه ی پست‌مدرن با الهام از حکمت متعالیه)*   این بدنِ خاکی،   فروشگاهِ پایان‌های تخفیف‌خورده بود —   مغازه‌دار گفت:   *«حرکت جوهری؟ نخیر!   ما فقط اَبرهای ایستاده می‌فروشیم.» سعید اعتماد مقدم
ادامه مطلب

شعر مرگ 1

شعر مرگ 1
مرگ را در قهوه‌ی سردِ عصر جمعه در بوقِ ممتدِ یک تاکسی بی‌سرنشین و در پیغامِ نشنیده‌ی تلفنِ خاموش یافتم. او نه با داس آمد نه با عبای سیاه، بلکه با لبخندی مصنوعی در چشمِ یک فروشنده‌ی بیمه پنهان شده بود. گفت: «زندگی‌ات را قسطی بگیر، تا من سررسید شوم.» و ما، در صفِ نان، در انتظارِ آخرین قیمتِ دلار، آرام آرام به نبودن‌مان خو کردیم. مرگ دیگر حادثه نبود؛ یک عادتِ روزانه شد، مثل چک‌کردنِ نوتیفیکیشن‌ها یا خواندنِ خبرِ بعدیِ انفجار...! سعید اعتماد مقدم
ادامه مطلب

​مدیر وبلاگ
سعید اعتماد مقدم