بـه ضـرب تيغ جهانگير و گرز قلعهگشاى | جـهـان مسخّر من شد چو من مسخّر راى |
بسى قلاع گشودم به يك نمودن دست | بسى مصاف شكستم به يك فشردن پاى |
چـو مـرگ تاختن آورد هيچ سود نداشت | بـقـا بـقـاى خداى است و مُلك مُلك خداى |
(مطهری)[1]
آرى اگر كاخ روحيۀ آدمى كاخ امل و آرزو باشد سست بنياد است، تصور مرگ و فكر نزديك شدن مرگ مانند بمبى آن را فرو مىريزد. ولى اگر اين كاخ كاخ ايمان و عقيده و علم باشد، تصور مرگ و بلكه خود مرگ كوچكترين تأثيرى در آن نخواهد داشت. كاخ ايمان بنيادى محكم دارد، مانند كاخ امل و آرزو سست بنياد نيست. افلاطون مىگويد:
(مطهری)[2]
مردان خدا به استقبال مرگ مىروند. هنگامى كه آن ضربت محكم فرق على عليه السلام را مىشكافد، بدون ذرهاى تزلزل مثل كسى كه سالها به دنبال مطلوب و محبوبى هست و ناگاه به وصال آن مىرسد، مىگويد: قسم به پروردگار كعبه كه فائز شدم[3]
(مطهری)[5]
فرزندم حسن! تو را و جميع خاندان و فرزندانم و هركس از امروز تا پايان جهان كه اين نوشته به او مىرسد سفارش مىكنم به تقوا و اينكه كوشش كنيد اسلام را تا دم آخر براى خود حفظ كنيد. همگى به ريسمان الهى چنگ بزنيد و متفرق نشويد. از پيغمبر شنيدم كه «اصلاح ميان مردم از اينكه هميشه نماز بخوانيد و روزه بگيريد بافضيلتتر است و چيزى كه اين امت را هلاك مىكند فساد كردن و دوبهم زدن است.» ملاحظۀ خويشاوندان و ارحام را داشته باشيد كه صلۀ رحم حساب خدا را آسان مىكند. خدا را خدا را دربارۀ يتيمان، به طور دائم مراقب آنها باشيد. خدا را خدا را در مورد قرآن، نكند ديگران در عمل به قرآن بر شما پيشى بگيرند.
(مطهری)[6]
فرزندانم! شما را وصيت مىكنم به مهربانى با يكديگر و به كمك به يكديگر، و شما را برحذر مىدارم از تفرق و قطع علاقه با يكديگر. هميشه در كارهاى خير و در اقامۀ تقوا معاون يكديگر باشيد، در كارهاى شر يكديگر را يارى نكنيد. باز توصيه مىكنم شما را به تقواى الهى. خداوند شما را حفظ كند و دين پيغمبر را در ميان شما محفوظ بدارد. شما را به خدا مىسپارم[7]
(مطهری)[8]
(مطهری)[9]
[1] مطهری مرتضی. حکمتها و اندرزها. صدرا، 1401، ص 96.
[2] مطهری مرتضی. حکمتها و اندرزها. صدرا، 1401، ص 96.
[3]
[4]
[5] مطهری مرتضی. حکمتها و اندرزها. صدرا، 1401، ص 97.
[6] مطهری مرتضی. حکمتها و اندرزها. صدرا، 1401، ص 98.
[7]
[8] مطهری مرتضی. حکمتها و اندرزها. صدرا، 1401، ص 99.
[9] مطهری مرتضی. حکمتها و اندرزها. صدرا، 1401، ص 95.
.......................................................................................
در این متن از استاد مرتضی مطهری به موضوع مرگ از دیدگاه مردان خدا میپردازد و تفاوت نگرش انسانهای عادی و مؤمنان را نسبت به مرگ بررسی میکند.
۱. ترس طبیعی از مرگ
مطهری ابتدا اشاره میکند که ترس از مرگ یک غریزه طبیعی در تمام موجودات زنده است، از حشرات کوچک تا حیوانات بزرگ مانند شیر و فیل. انسانها نیز از مرگ میترسند، زیرا مرگ به معنای فنا و نیستی است. حتی قدرتمندترین افراد جهان (مانند مأمون عباسی و سلطان سنجر سلجوقی) در لحظات مرگ، خود را ضعیف و درمانده یافتهاند.
۲. سستبنیادی آرزوهای دنیوی
مطهری تأکید میکند که آمال و آرزوهای انسان در برابر مرگ بسیار شکننده هستند. او مثال میزند که اگر فردی سالم ناگهان متوجه شود به بیماری لاعلاجی مبتلاست، تمام نقشهها و آرزوهایش فرو میریزد. این نشاندهنده ناپایداری دنیا و وابستگی انسان به امور مادی است.
۳. تفاوت نگاه مؤمنان و غیرمؤمنان به مرگ
برای غیرمؤمنان: مرگ به معنای نیستی و پایان است، بنابراین وحشتآور است.
برای مؤمنان: مرگ انتقال از دنیای فانی به عالم باقی است. ازاینرو، مردان خدا نهتنها از مرگ نمیترسند، بلکه با اشتیاق به استقبال آن میروند.
۴. نمونههای تاریخی
سقراط: حتی در لحظه نوشیدن جام زهر، به تعلیم فلسفه و بیان بقای روح پس از مرگ ادامه داد.
امام علی (ع): هنگام ضربت خوردن، با آرامش گفت: «فزت و رب الکعبه» (به پروردگار کعبه سوگند که رستگار شدم). او در بستر شهادت، به جای ترس، به وصیتهای اخلاقی و دینی پرداخت و بر تقوا، اتحاد مسلمانان، رعایت حقوق یتیمان و همسایگان تأکید کرد.
۵. نتیجهگیری مطهری
اگر پایههای روح انسان بر آرزوهای دنیوی استوار باشد، مرگ مانند بمب آن را ویران میکند.
اما اگر پایههای روح بر ایمان و عقیده باشد، مرگ نهتنها ترسناک نیست، بلکه وصال معشوق حقیقی (خداوند) است.
مطهری با این متن میخواهد بگوید که ترس از مرگ ناشی از عدم شناخت حقیقت آن است. اگر انسان مرگ را بهعنوان مرحلهای از سیر تکاملی روح ببیند، نهتنها از آن نمیهراسد، بلکه آن را آغاز حیاتی جاودانه میداند.
این نگرش، برگرفته از معارف اسلامی و فلسفه الهی است که مرگ را ابتدای زندگی حقیقی میداند، نه پایان آن
......................................................................
مرگ - مرگ اندیشی - ترس از مرگ - مرگ آگاهی - آرزو - مطهری - عدم - نیستی - هستی - زندگی - سعید اعتماد مقدم - سقراط - علی - امام علی -
تهیه کننده : سعید اعتماد مقدم