مرگ اندیشی
سایت مرگ اندیشی
زيبايى و شكوه شهادت ابا عبد اللّه
شهادت ابا عبد اللّه را ببينيد. انسان طبعا از بازگو كردن مرگ لذت نمىبرد. اگر يك مرگ، عادى باشد، انسان يكى دو بار بشنود، خسته مىشود و نمىخواهد بشنود و لو آن طرف را خيلى دوست داشته باشد و برايش عزيز باشد. مثلا اين كه فلان كس تب كرد و دماى بدنش ۴۱ درجه بود و هذيان مىگفت و دهانش بوى تعفن داشت و شكمش چنين بود... انسان يك دفعه بشنود، دفعه دوم اصلا رغبت ندارد كه بشنود.
ولى چرا شهادت ابا عبد اللّه در همان حالى كه براى انسان رقّتآور است زيبا و باشكوه است و يك نوع لذتى از آن مىبرد، از آن لذتهايى كه انسان از مشاهده عظمت (وقتى خودش را در مقابل يك عظمت مىبيند) برايش حاصل مىشود.
لهذا اگر انسان صد بار هم شنيده باشد، باز وقتى كه مىشنود مثل اين كه چيز تازهاى شنيده است. اين است كه مىفرمايد: فَقَتْلُ امْرِئٍ بِالسَّيْفِ فِى اللّهِ اَجْمَلُ.
اولا كشته شدن با مردن خيلى فرق مىكند. ثانيا كشته شدنها هم فرق مىكند.
يك وقت انسان كشته مىشود چون اتومبيل او را زير مىگيرد، و يك وقت كشته شدن در ميدان جنگ است، با شمشير و در عالم مردانگى.
مرگ اگر فى اللّه باشد و به صورت قتل و با شمشير باشد (مرگ سرخ باشد) اين ديگر زيباترين مرگهاست.
فَقَتْلُ امْرِئٍ بِالسَّيْفِ فِى اللّهِ اَجْمَلُ. اين جملهها خيلى عجيب است.
اين است كه ما مىبينيم شهادت ابا عبد اللّه عليه السلام واقعا عظمت دارد. آيا اين عظمت نيست كه يك مرد [چنين حالى داشته باشد كه] به قول آن راوى: وَ اللّهِ ما رَاَيْتُ مَكْسورا قَطُّ قَدْ قُتِلَ وُلْدُهُ وَ اَهْلُ بَيْتِهِ وَ اَصْحابُهُ، اَرْبَطَ جَأْشا مِنْهُ ما شكستهدلى و مصيبتزدهاى در عالم مانند او نديدهايم كه در يك روز فرزندانش و اهل بيت و خاندانش
لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيم كه آنها وقتى اين صدا را مىشنيدند آرام مىگرفتند.
چقدر عظمت دارد! چقدر شكوه دارد! در آن آخرين لحظات «فَوَقَفَ لِيَسْتَريحَ ساعَةً» توقف كرد يك قدرى استراحت و رفع خستگى كند. اول، سنگى به پيشانى مباركشان مىرسد، حضرت خونها را پاك مىكند، بعد تيرى مىرسد، ديگر تاب ايستادن روى اسب را ندارد. در همان حال صدا مىزند:
آشنایی با قرآن 12
تفسیر سوره انفطار استاد مرتضی مطهری
سعید اعتماد مقدم
توجه :
اساسا تمامی مطالبی که در این سایت مشاهده می شود جلوه ای و مظهری از مرگ اندیشی و یاد مرگ و مرگ آگاهی است و پرداختن به این مطالب و مباحث از باب ارتباطش با مرگ و تئوری مرگ اندیشی و مرگ آگاهی است اگرچه ظاهرا برخی مطالب سایت مستقیما به مباحث مرگ اندیشی نمی پردازد اما و هزار اما که تمامی این مباحث شانی از شئون مرگ اندیشی و مرگ آگاهی و یاد مرگ می توانند باشند .مرگ اندیشی به معنای فرایند تعمق و اندیشه درباره مرگ است. وقتی به این موضوع میاندیشیم، به یاد میآوریم که زندگی محدود و گذراست؛ بنابراین، وقتی درباره پایان حتمی زندگی تفکر میکنیم، فرصتی برای بازنگری ارزشها، اهداف و نحوه استفاده از زمان به دست میآید. این تفکر میتواند انگیزهای برای زندگی معنادارتر و اصیلتر فراهم کند.مرگ آگاهی حالتی مداوم از حضور مرگ در ذهن و قلب است؛ یعنی فرد در هر لحظه از این واقعیت آگاه است که مرگ جزء جداییناپذیر موجودیت اوست. این آگاهی باعث میشود تا انتخابها و رفتارها به گونهای شکل بگیرند که زمان هر لحظه بیشتر ارزشمند شود. به نوعی، مرگ آگاهی مانند چراغی است که همیشه روشن است و به ما یادآور میشود که زندگی پر از فرصتهای ناب و معنوی است؛ چرا که هرگز نمیدانیم چه زمانی آخرین لحظهمان فرا خواهد رسید.اگر از گورستان از قبر از مرگ از وصیت از انواع سوگواری و مراسم به خاک سپاری و حتی اتانازی و خود کشی و جنگ و جنایت و غیره می گوییم تماما در خدمت مرگ اندیشی و مرگ آگاهی است .گویی که مرگ اندیشی تفکر و اندیشیدن به مرگ است و درک این نکته که ما آدمیان موجودات میرایی هستیم و دمادم بر این گزاره های مرگ اندیشانه باید بیافزاییم و آن را به سمت وسوی مرگ آگاهی نزدیک کنیم !مرگ آگاهی بدین معناست که من می دانم که می میرم و به مرگ هرلحظه فکرمی کنم اما این آگاهی های گزاره ای و دیتاگونه و اطلاعات در خصوص مرگ در وجود من رسوخ کرده است در بودن من و درنحوه ی زیست من اثر گذاشته است و من آنگونه زندگی می کنم که به میرایی خود باور دارم و این باور به امری وجودی و اگزیستانس مبدل شده است و زندگی مرا تحت الشعاع قرارداده .تفاوت عمده ی میان مرگ اندیشی و مرگ آگاهی را می توان به دانستن و سپس تبدیل این دانستن به نحوه ی زیستن و وجود و بودن تعبیر نمود. مرگ اندیشی دانستن است و مرگ آگاهی شکلی از زیستن و بودن است . زیستنی و بودنی که در آن آدمی درتمامی کنش گری ذهنی وعملی خود میرا بودن را به نمایش می گذارد.در این سایت البته تفاوت بارزی میان مرگ اندیشی و مرگ آگاهی وجود ندارد و عمدتا منظور از مرگ اندیشی همان مرگ آگاهی است و ...!
مدیر سایت : سعید اعتماد مقدم