بررسی جامعه شناختی اثر مرگ یک فروشنده آرتور میلر

بررسی جامعه شناختی اثر مرگ یک فروشنده آرتور میلر

نویسندگان: ، ،

نشریه JELT Journal | Farhangian University » دوره 1 - شماره 1 - سال 2021

کلیدواژه: Sociolinguistics ، politeness ، Power ، Taboo words ، Death of a Salesman

چکیده:
انتخاب واژه های خطابی نمونه بارزی از جنبه تعاملی زبان می باشد. انسان ها هر روزه به شکل های گوناگون دیگران را مورد خطاب قرار می دهند. استفاده متقابل آنان از واژه ها ی خطابی به عوامل گوناگون مانند قدرت، تاثیرگذاری، فاصله، و میزان صمیمیت بین آنها دارد. علاوه بر این، استفاده از واژه های گوناگون در موقعیت های مختلف مقیاسی مناسب برای تشخیص این موضوع است که آیا دو طرف گفتگو از مرزهای استفاده از زبان مورد قبول عام و مناسب عبور کرده اند یا نه. نوشته حاضر بر بررسی و تحلیل نمونه هائی از گفتگوهای نمایش"مرگ دریانورد" در جهار چوب نظریه های ادب ارائه شده توسط براون، لوینسون و واردو، واژگان نامطلوب اجتماع و روابط قدرت می پردازد. بررسی دقیق نمونه هائی از نمایشنامه مذکور نشان داد که عوامل گوناگون بر اعمال قدرت، رعایت ادب، و به کاربردن واژه های نامطلوب جامعه در تعاملات روزمره شان ازطریق زبان تاثیر می گذارد.

...........................

دانلود کامل مقاله 

..............

انتخاب عبارات خطاب نمونه‌ای از جنبه‌های رابطه‌ای زبان است. مردم در زندگی روزمره به شیوه‌های گوناگونی به یکدیگر خطاب می‌کنند و مورد خطاب قرار می‌گیرند؛ استفاده متقابل از عبارات خطاب وابسته به عواملی چون قدرت، احساس، فاصله و میزان صمیمیت است. علاوه بر این، به کارگیری واژگان متفاوت در موقعیت‌های گوناگون شاخصی واقعی است برای سنجش اینکه آیا گویندگان از مرزهای زبان پذیرفته‌شده و مناسب اجتماعی عبور کرده‌اند یا خیر. مطالعه حاضر بر روی دیالوگ‌های نمایشنامه «مرگ یک فروشنده» در چارچوب نظریه‌های براون، لوینسون و واردها درباره ادب، واژگان تابو و روابط قدرت تمرکز دارد. بررسی جامعه‌شناختی-زبانی دقیق ویژگی‌های گفتمانی نمونه‌هایی از این نمایشنامه نشان می‌دهد که عوامل متعددی در اعمال قدرت، رعایت ادب و استفاده از واژگان تابو در تعاملات روزمره (از طریق زبان گفتاری و غیرگفتاری) نقش دارند.

کلیدواژه‌ها: جامعه‌شناسی زبان، ادب، قدرت، واژگان تابو، مرگ یک فروشنده

مقدمه

«مرگ یک فروشنده»، نمایشنامه‌ای نوشته شده توسط آرتور میلر (۱۹۴۹) است که مجموعه‌ای از شخصیت‌های متفاوت را به تصویر می‌کشد؛ هر شخصیت با دیدگاه و ایدئولوژی منحصربه‌فرد خود نسبت به دنیای مدرن ظاهر می‌شود. این اثر زندگی مردی را روایت می‌کند که در تلاش برای تأمین معیشت و بقا در جامعه سرمایه‌داری مدرن آمریکا قرار دارد. ویلی لومن، شخصیت اصلی، میان جهان واقعیت و توهم سرگردان است. میلر در اثر خود زندگی یک انسان عادی را در شرایط اقتصادی نامساعد جامعه سرمایه‌داری نشان می‌دهد؛ در محیطی که هم مزیت‌های مفید و هم جنبه‌های ناکارآمد وجود دارد. در تراژدی مدرن خود، او به طرز ماهرانه‌ای ناکامی فردی را به عنوان منعکس‌کننده ناکامی جامعه‌ای در مقیاسی کوچک به تصویر می‌کشد. با لحنی به ظاهر ضد سرمایه‌داری، احساسات و باورهای درونی نویسنده بیان می‌شود. در واقع، مفهوم «رویای آمریکایی» به معنای موفقیت و شانس است که بیان می‌کند هر فردی شایسته ثروت و قدرت است. ویلی لومن با داشتن این رویای آمریکایی تمام توان خود برای موفقیت فرزندانش به کار می‌گیرد، در حالی که تناقض‌های زندگی خانوادگی، بیکاری و تشدید بیماری روانی او به بروز درگیری‌های عمیق خانوادگی دامن می‌زند. او حتی به فکر خودکشی می‌افتد تا با دریافت پول بیمه شرایط مالی خانواده را تغییر دهد – فکری که در نهایت توهمی محسوب می‌شود.

همچنین، میلر به‌واسطه استفاده از زبان به مثابه آینه‌ای از فرهنگ جامعه، باورها، هنجارها، احساسات و عواطف اعضای جامعه را منعکس می‌کند. به گفته واردها (۲۰۱۰)، ارتباط بین زبان و فرهنگ موضوعی همواره مورد توجه پژوهشگران از زمینه‌های مختلف بوده است.

در این بین، مطالعات دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ به اهمیت ادب به عنوان عاملی تعیین‌کننده در انتخاب زبان و مذاکره معنای رابطه‌ای پرداخته‌اند. پژوهشگرانی نظیر لاکاف (۱۹۷۳)، براون و لوینسون (۱۹۷۸، ۱۹۸۷) و لیچ (۱۹۸۳) از نخستین کسانی بودند که به بررسی پدیده‌های ادب پرداختند.

در چارچوب مطالعات پرگماتیک (یعنی مطالعه زبان در کاربرد)، این پژوهشگران استدلال کردند که برای تبیین استفاده درست از جملات تنها قواعد نحوی کافی نیست؛ بلکه رعایت تناسب کاربردی نیز اهمیت فراوانی دارد. به همین جهت آن‌ها تلاش کردند تا اصل همکاری گریس (۱۹۷۵) را تکمیل نمایند. براساس این اصل، گویندگان با فرض رعایت چهار قاعده (کمیت، کیفیت، ارتباط و حالت) به تفسیر گفتار یکدیگر می‌پردازند؛ عدم رعایت این اصول منجر به لایه‌های اضافی معنایی می‌شود که مخاطب سعی در تبیین آن دارد.

لیچ (۱۹۸۳) مفهوم «اصل ادب» را معرفی کرد که شامل اصول تدبیر، سخاوت، تایید، تواضع، توافق و همدردی می‌شود. براون و لوینسون برای اولین بار مفاهیم «چهره» (تصویر عمومی از خود که هر عضو می‌خواهد داشته باشد) و «اقدام تهدیدکننده چهره» (اقداماتی که منجر به نقض چهره فرد می‌شوند) را مطرح نمودند. آن‌ها معتقدند که در مکالمات، افراد همچنان به چهره خود و هم چهره مخاطب توجه دارند؛ همانطور که لاکاف نیز بیان کرده است: «آنچه برای من مودبانه است ممکن است برای تو بی‌ادبانه باشد».

در مطالعات بعدی، پژوهشگران دیگری همچون بوسفیلد و کال‌پپر (۲۰۰۸) و ترکورافی (۲۰۰۵) نیز چارچوب‌های نظری مربوط به ادب و بی‌ادبانه بودن را توسعه دادند. از سوی دیگر، مفهوم واژگان تابو نیز همواره جایگاه ویژه‌ای در مطالعات زبان‌شناسی داشته و به عنوان عاملی برای محدودسازی بیان و کنترل رفتار اجتماعی شناخته می‌شود.

در بخش‌های بعدی مقاله به بررسی واژه «تابو»، مفهوم قدرت در تعاملات اجتماعی و استفاده از زبان به عنوان ابزاری جهت اعمال قدرت پرداخته شده است.

تابو

واژه «تابو» نخستین بار توسط کاپیتان جیمز کوک وارد زبان انگلیسی شد؛ کلمه‌ای که از زبان تونگایی «تابو» به معنای «ممنوع» منشا می‌گیرد. پژوهشگرانی چون رادکلیف-براون (۱۹۳۹) و ترودجیِل (۲۰۰۰) به تعریف و اهمیت موضوع تابو در کنترل رفتار و زبان اشاره دارند. همچنین، برخی معتقدند که موضوعات تابو از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت بوده و در عین حال تابوها، به عنوان بازتابی از هنجارهای فرهنگی عمل می‌کنند.

در ادامه، مشاهده می‌شود که استفاده از زبان تابویی (TL) می‌تواند ابزاری برای ابراز احساسات، آزادی از محدودیت‌های اجتماعی و حتی به کارگیری به عنوان الفبای رکیک در مواقعی باشد که پیامدهای گفتاری مثبت (مانند شوخی یا ایجاد صلح) یا منفی (مانند سردرگمی و شرمندگی) داشته باشد.

قدرت

قدرت به معنای توانایی فرد برای دستیابی به اهدافش، حتی در مواجهه با مخالفت دیگران است. این پتانسیل از منابعی چون اطلاعات و پاداش‌ها به دست می‌آید. قدرت اجتماعی به افراد اجازه می‌دهد تا رفتار دیگران را تغییر دهند؛ دولت‌ها نیز معمولاً به عنوان منبع اصلی این قدرت شناخته می‌شوند.

همچنین، قدرت در بسیاری از موارد از طریق متون و زبان به صورت مستقیم یا غیرمستقیم اعمال می‌شود. نظریه‌های زبان‌شناسی کارکردی بیان می‌کنند که تفاوت‌های ظریف در انتخاب واژگان می‌تواند معانی و سطوح متفاوتی از قدرت اجتماعی را ایجاد کند.

روش‌شناسی

در بخش روش‌شناسی، نویسندگان به مرور تعاریف مختلف در باب پدیده‌های ادب پرداخته و دیدگاه‌های متفاوتی را ارائه می‌دهند. برخی از پژوهشگران مانند لاکاف ادعا می‌کنند که ادب برای کاهش احتمال درگیری‌های اجتماعی بوجود آمده است؛ در حالی که براون و لوینسون ادب را ابزاری برای ملایم‌سازی اقداماتی می‌دانند که چهره افراد را تهدید می‌کند. از همین رو، نظریه «شخص نمونه» معرفی شده که فردی را به عنوان گوینده‌ای با تسلط و دارای‌ ویژگی‌های عقلانیت و چهره تعریف می‌کند.

تحلیل داده‌ها

بخش عمده مقاله شامل استخراج و بررسی نمونه‌های دیالوگ از نمایشنامه «مرگ یک فروشنده» است. نویسندگان با ارائه هشت نمونه گفتگو، به تحلیل نحوه استفاده از زبان برای اعمال قدرت، ابراز ادب یا بی‌ادبانه بودن و کاربرد واژگان تابو می‌پردازند. از جمله نمونه‌ها می‌توان به مواردی چون:

  • قطع حرف یکدیگر برای تأکید بر موقعیت قدرت (مثلاً ویلی نسبت به لیندا)،

  • استفاده از الفاظ تند و تابویی جهت ابراز ناراحتی یا نارضایتی (مانند گفتگوهای بین ویلی و بیف)،

  • و به کارگیری اصطلاحات مخصوص جهت برجسته کردن سلسله مراتب اجتماعی (مانند واژه «پسر بچه» توسط هاوارد) اشاره کرد.

تحلیل‌های ارائه‌شده نشان می‌دهد که زبان تنها وسیله انتقال اطلاعات نیست، بلکه ابزاری برای ابراز هویت، ایجاد و تثبیت روابط قدرت و تقابل‌های اجتماعی به شمار می‌آید.

نتیجه‌گیری

در پایان، مقاله نشان می‌دهد که ویلی با از دست دادن شغل و تحلیل روابط خانوادگی دچار افسردگی شده و حتی به خودکشی روی می‌آورد. عوامل اجتماعی و فرهنگی همچون قدرت، ادب و واژگان تابو در نمایشنامه به وضوح دیده می‌شود. از دیدگاه لئو-ویگوتسکی، زبان تنها وسیله انتقال اطلاعات نیست بلکه ابزاری برای شکل‌دهی به روابط اجتماعی و ابراز احساسات فردی محسوب می‌شود. بنابراین، استفاده از زبان همواره پیام‌هایی درباره احساسات، هویت و روابط افراد منتقل می‌کند و نقش مهمی در تعیین مرزهای قدرت در جامعه دارد.

منابع

(فهرست منابع به ترتیب اصلی حفظ شده است؛ برای مثال: آلان و بورریج (۲۰۰۶)، بوسفیلد و کال‌پپر (۲۰۰۸)، براون و لوینسون (۱۹۷۸، ۱۹۸۷)، لاکاف (۱۹۷۳)، لیچ (۱۹۸۳)، و غیره.)

...................................

سعید اعتماد مقدم