سوگواری و رفتن به سوی معنا از دیدگاه یالوم

سوگواری و رفتن به سوی معنا از دیدگاه یالوم

اروین یالوم، به عنوان یکی از برجسته‌ترین چهره‌های روان‌درمانی اگزیستانسیالیستی، سوگواری را فرایندی بنیادین می‌داند که انسان را در مواجهه مستقیم با حقایق وجودی – به‌ویژه فانی بودن و گذرا بودن زندگی – به سوی عمق معنا و اصالت هدایت می‌کند.

سوگواری به عنوان رویارویی با مرگ

از دیدگاه یالوم، سوگواری تنها نشان‌دهنده‌ی از دست دادن عزیزان نیست، بلکه آینه‌ای است از رویارویی انسان با مرگ؛ یکی از اصول اجتناب‌ناپذیر وجودی که زندگی را تعریف می‌کند. او معتقد است که زمانی که با از دست دادن مواجه می‌شویم، مجبوریم به حقایقی بنگریم که تا پیش از این از آن‌ها فرار کرده بودیم. این رویارویی، اگرچه دردناک است، اما به عنوان دریچه‌ای برای فهم عمیق‌تر مرگ و در نتیجه برای درک بهتر زندگی عمل می‌کند. به عبارت دیگر، سوگواری فرصتی است برای پذیرش این واقعیت که زندگی هرگز پایدار نخواهد بود و این امر می‌تواند محرکی برای جستجوی معنا در هر لحظه از وجود ما باشد .

سوگواری و شجاعت احساسات

یالوم تأکید می‌کند که تجربه‌ی سوگواری نیازمند جرأت بزرگی برای رویارویی با درد و اندوه است. او می‌گوید «سوگ بهای جرأت داشتن است»؛ یعنی برای تجربه کردن عمق احساساتی که با از دست دادن همراه است، باید شجاعت کافی داشته باشیم تا درد واقعی را لمس کنیم و از سرپوش گذاشتن یا فرار از آن خودداری کنیم. این پذیرش بدون دفاع از احساسات، مقدمه‌ای برای تبدیل آن به یک نیروی تحول‌آفرین درونی محسوب می‌شود. از این رو، سوگواری در نگاه یالوم نه تنها یک واکنش عاطفی بلکه یک فرآیند رشد و تعالی فردی است .

بازسازی معنا و هویت

در مراحل سوگواری، فرد به نوعی مجبور می‌شود تا دوباره به ارزش‌ها، باورها و اهداف زندگی خود بنگرد. یالوم معتقد است که از طریق این بازنگری می‌توان به اصالت درونی دست یافت؛ یعنی به شناختی عمیق‌تر از آنچه واقعاً برای ما مهم است. از دست دادن عزیزان، علی‌رغم تمام دردهایش، می‌تواند به ما کمک کند تا روابطمان را، معنا و اهداف کلان زندگیمان را دوباره بسنجیم و در این فرآیند به یک درک مشترک از زندگی و مرگ برسیم. چنین فهم عمیقی، راهگشای زندگی‌ای است که با آگاهی از محدودیت‌های انسانی و ارزش هر لحظه رقم می‌خورد .

ابعاد بین‌فردی و اجتماعی سوگواری

یالوم همچنین بر جنبه‌های اجتماعی سوگواری تأکید دارد. او بر این باور است که تجربه‌ی درد از دست دادن، وقتی با همدردی و اشتراک‌گذاری با دیگران همراه شود، می‌تواند به رفع حس انزوا و تنهایی کمک کند. اشتراک خاطرات، برگزاری مراسم سوگواری جمعی و گفتگوهای صادقانه در مورد درد و اندوه، به فرد کمک می‌کند تا از تجربه‌ی سوگواری، نه تنها به عنوان یک شکست یا نقطه ضعف بلکه به عنوان پل ارتباطی به سوی همبستگی و انسجام انسانی بهره ببرد.

تحول از طریق پذیرش سوگواری

در نهایت، از دیدگاه یالوم سوگواری به مثابه‌ یک مسیر تغییر و تحول در نظر گرفته می‌شود؛ مسیری که در آن با پذیرش کامل و عمیق درد از دست دادن، راه به سوی زندگی‌ای معنادارتر و حقیقی‌تر باز می‌شود. او معتقد است که درمان واقعی در این است که فرد اجازه دهد تمام ابعاد درد خود از جمله ترس، اندوه و حتی ناامیدی به صورت کامل تجربه شود و از آن‌ها عبور کند تا در نهایت به جایی برسد که زندگی با همه‌ی تناقض‌هایش برای او معنای تازه‌ای پیدا کند.

دیدگاه اروین یالوم، سوگواری را به عنوان فرآیندی ضروری و حتی پرقدرت می‌بیند که با فروکش کردن دیوارهای محافظ و استقبال از احساسات حقیقی، انسان را به رشد و تعالی می‌رساند.

یالوم - اصالت - معنا - سوگواری - روان درمانی - مرگ اندیشی - مرگ - مرگ آگاهی - بازسازی معنا - بازسازی هویت - حقایق وجودی - 

سعید اعتماد مقدم