مرگ اندیشی
سایت مرگ اندیشی
مرگ اندیشی و مرگ در آثار یالوم
ایروینگ د. یالوم، روانپزشک و نویسنده مشهور، از جمله کسانی است که بهطور عمیق به مفهوم مرگ و تأثیر آن بر زندگی و روان انسان پرداخته است. او در آثارش به ویژه در کتاب "سرگذشت رواندرمانگر" و "ابدیت حال است" به مباحث مرگ اندیشی و چالشهای عمدهای که با آگاهی از مرگ برای انسان پیش میآید میپردازد. در زیر به اصول کلیدی مرگ اندیشی در دیدگاه یالوم اشاره میشود:
1. آگاهی از مرگ:
بدون شک، یکی از اصلیترین مفاهیم یالوم، آگاهی از مرگ است. او بر این باور است که این آگاهی میتواند منبعی از اضطراب و ترس باشد، اما در عوض میتواند انگیزهای برای زندگی پربار و معنادار نیز باشد. یالوم میگوید که مواجهه با واقعیت مرگ میتواند ما را به فکر در مورد اهداف و ارزشهای زندگیمان بیندازد.
2. تعارض وجودی:
یالوم به این نکته اشاره میکند که آگاهی از مرگ بهنوعی تعارض وجودی ایجاد میکند. انسانها در جستجوی معنا و هدف در زندگی هستند، در حالی که مرگ به عنوان یک پایان ناگزیر در برابر آنها قرار دارد. این تضاد میتواند به بحرانهای وجودی منجر شود.
3. بوسه مرگ:
یالوم این مفهوم را بوسه مرگ مینامد. او بیان میکند که با پذیرش و آگاهی از مرگ، فرد میتواند از فرصتی برای تلاش برای زندگی بهتر و معنادارتر استفاده کند. این بوسه، به معنای پذیرش مرگ و در عین حال استفاده از آن به عنوان نیرویی برای زندگی به طور کامل است.
4. جستجوی معنا:
یالوم معتقد است که آگاهی از مرگ ما را به جستجوی معنا در زندگی میکشاند. این جستجو میتواند به شکلهای مختلفی از جمله هنر، روابط انسانی، و فعالیتهای خلاقانه تجلی یابد.
5. روابط انسانی:
او به اهمیت روابط انسانی در مواجهه با مرگ نیز تأکید میکند. یالوم معتقد است که پیوندهای احساسی و روابط واقعی میتوانند به فرد کمک کنند تا با ترس از مرگ بهتر کنار بیاید. احساس تعلق و عشق به دیگران میتواند به معنایی فراتر از فردیت انسان بینجامد و او را در مواجهه با اضطراب مرگ، حمایت کند.
6. درمان و مرگ اندیشی:
یالوم در زمینه رواندرمانی نیز بر اهمیت پردازش مرگ اندیشی تأکید دارد. او معتقد است که بسیاری از مشکلات روانشناختی ممکن است ناشی از ناتوانی در پذیرش مرگ و واقعیت آن باشد. از اینرو، پرداختن به این موضوع در درمان میتواند به فرد کمک کند تا کیفیت زندگی بهتری را تجربه کند.
7. پذیرش زندگی در کنار مرگ:
در نهایت، یالوم به اهمیت پذیرش زندگی در کنار مرگ اشاره میکند. او به افراد توصیه میکند تا با آگاهی از مرگ، زندگی خود را به شکلی معنادارتر و پرجاذبهتر زندگی کنند. پذیرش این حقیقت میتواند منجر به نوعی آزادی شود که به فرد امکان میدهد تا به زندگی به طور کامل و با تمایل به تجربه هر لحظه بپردازد.
در مجموع، یالوم با بررسی مرگ اندیشی به ما یادآوری میکند که زندگی با وجود مرگ میتواند پرمعنا تر و پر از فرصتهای جدید باشد. این آگاهی نه تنها ما را ترغیب میکند که به زندگی عمیقتری بیندیشیم، بلکه به ما کمک میکند تا با دوستان و عزیزانمان ارتباطات بهتری برقرار کنیم و لحظات را به بهترین شکل ممکن تجربه کنیم.
سعید اعتماد مقدم
توجه :
اساسا تمامی مطالبی که در این سایت مشاهده می شود جلوه ای و مظهری از مرگ اندیشی و یاد مرگ و مرگ آگاهی است و پرداختن به این مطالب و مباحث از باب ارتباطش با مرگ و تئوری مرگ اندیشی و مرگ آگاهی است اگرچه ظاهرا برخی مطالب سایت مستقیما به مباحث مرگ اندیشی نمی پردازد اما و هزار اما که تمامی این مباحث شانی از شئون مرگ اندیشی و مرگ آگاهی و یاد مرگ می توانند باشند .
مرگ اندیشی به معنای فرایند تعمق و اندیشه درباره مرگ است. وقتی به این موضوع میاندیشیم، به یاد میآوریم که زندگی محدود و گذراست؛ بنابراین، وقتی درباره پایان حتمی زندگی تفکر میکنیم، فرصتی برای بازنگری ارزشها، اهداف و نحوه استفاده از زمان به دست میآید. این تفکر میتواند انگیزهای برای زندگی معنادارتر و اصیلتر فراهم کند.
مرگ آگاهی حالتی مداوم از حضور مرگ در ذهن و قلب است؛ یعنی فرد در هر لحظه از این واقعیت آگاه است که مرگ جزء جداییناپذیر موجودیت اوست. این آگاهی باعث میشود تا انتخابها و رفتارها به گونهای شکل بگیرند که زمان هر لحظه بیشتر ارزشمند شود. به نوعی، مرگ آگاهی مانند چراغی است که همیشه روشن است و به ما یادآور میشود که زندگی پر از فرصتهای ناب و معنوی است؛ چرا که هرگز نمیدانیم چه زمانی آخرین لحظهمان فرا خواهد رسید.
اگر از گورستان از قبر از مرگ از وصیت از انواع سوگواری و مراسم به خاک سپاری و حتی اتانازی و خود کشی و جنگ و جنایت و غیره می گوییم تماما در خدمت مرگ اندیشی و مرگ آگاهی است .
گویی که مرگ اندیشی تفکر و اندیشیدن به مرگ است و درک این نکته که ما آدمیان موجودات میرایی هستیم و دمادم بر این گزاره های مرگ اندیشانه باید بیافزاییم و آن را به سمت وسوی مرگ آگاهی نزدیک کنیم !
مرگ آگاهی بدین معناست که من می دانم که می میرم و به مرگ هرلحظه فکرمی کنم اما این آگاهی های گزاره ای و دیتاگونه و اطلاعات در خصوص مرگ در وجود من رسوخ کرده است در بودن من و درنحوه ی زیست من اثر گذاشته است و من آنگونه زندگی می کنم که به میرایی خود باور دارم و این باور به امری وجودی و اگزیستانس مبدل شده است و زندگی مرا تحت الشعاع قرارداده .
تفاوت عمده ی میان مرگ اندیشی و مرگ آگاهی را می توان به دانستن و سپس تبدیل این دانستن به نحوه ی زیستن و وجود و بودن تعبیر نمود. مرگ اندیشی دانستن است و مرگ آگاهی شکلی از زیستن و بودن است . زیستنی و بودنی که در آن آدمی درتمامی کنش گری ذهنی وعملی خود میرا بودن را به نمایش می گذارد.
در این سایت البته تفاوت بارزی میان مرگ اندیشی و مرگ آگاهی وجود ندارد و عمدتا منظور از مرگ اندیشی همان مرگ آگاهی است و ...!
مدیر سایت : سعید اعتماد مقدم