مرگ زیبا از دیدگاه استاد مرتضی مطهری

 

 

مرگ اندیشی 

سایت مرگ اندیشی

 

مرگ زيبا

اگر بدن ها براى مردن خلق شده است و پايان كار بدنها مردن است، چه زيباتراز اين كه بدن انسان در راه خدا با شمشيرها قطعه‌قطعه شود؟! مرگ زيبا! مرگ قشنگ! مرگ خوشگل! مرگ هم بدگل و خوشگل دارد. مرگ هم زيبا و نازيبا دارد. مرگ هم با شكوه و حقير دارد. مرگ هم باعظمت و كوچك و پست دارد.

بعضى مرگها واقعا زيباست؛ مرگ خود على را ببينيد، چقدر زيباست! من مكرر عرض كرده‌ام كه زندگى مولا على عليه السلام دوره‌هاى مختلفى دارد كه در هر يك از اين دوره‌ها على يك نوع زندگى دارد بر حسب آنچه كه با آن مواجه است. دوره اول: از اول كودكى تا بعثت رسول اكرم. دوره دوم:

از بعثت تا هجرت رسول اكرم. دوره سوم: از هجرت تا وفات رسول اكرم دوره چهارم: از وفات رسول اكرم تا رسيدن به خلافت. دوره پنجم: آن چهار سال و چند ماه خلافت تا سحر نوزدهم ماه رمضان. و دوره ششم: از سحر نوزدهم ماه رمضان تا نيمه شب بيست و يكم كه در حدود چهل و پنج ساعت مى‌شود. اين چهل و پنج ساعت از زندگى على، زيباترين قسمتهاى زندگى اوست؛ يعنى همان وقتى كه با مرگ عملا مواجه است و سرش تا پيشانى با شمشير مسموم شكافته شده.

آنجا تجليات روح على عليه السلام خيلى بيشتر از هر وقت ديگرى نمايان است، تا همان آخرين لحظه‌اى كه شهادتين را مى‌گويد. چقدر اين مرگ زيباست!

استاد مرتضی مطهری

آشنایی با قرآن 12

سعید اعتماد مقدم

 

 

 

 

 

توجه :

اساسا تمامی مطالبی که در این سایت مشاهده می شود جلوه ای و مظهری از مرگ اندیشی و یاد مرگ و مرگ آگاهی است و پرداختن به این مطالب و مباحث از باب ارتباطش با مرگ و تئوری مرگ اندیشی و مرگ آگاهی است اگرچه ظاهرا برخی مطالب سایت مستقیما به مباحث مرگ اندیشی نمی پردازد اما و هزار اما که تمامی این مباحث شانی از شئون مرگ اندیشی و مرگ آگاهی و یاد مرگ می توانند باشند .مرگ اندیشی به معنای فرایند تعمق و اندیشه درباره مرگ است. وقتی به این موضوع می‌اندیشیم، به یاد می‌آوریم که زندگی محدود و گذراست؛ بنابراین، وقتی درباره پایان حتمی زندگی تفکر می‌کنیم، فرصتی برای بازنگری ارزش‌ها، اهداف و نحوه استفاده از زمان به دست می‌آید. این تفکر می‌تواند انگیزه‌ای برای زندگی معنادارتر و اصیل‌تر فراهم کند.مرگ آگاهی حالتی مداوم از حضور مرگ در ذهن و قلب است؛ یعنی فرد در هر لحظه از این واقعیت آگاه است که مرگ جزء جدایی‌ناپذیر موجودیت اوست. این آگاهی باعث می‌شود تا انتخاب‌ها و رفتارها به گونه‌ای شکل بگیرند که زمان هر لحظه بیشتر ارزشمند شود. به نوعی، مرگ آگاهی مانند چراغی است که همیشه روشن است و به ما یادآور می‌شود که زندگی پر از فرصت‌های ناب و معنوی است؛ چرا که هرگز نمی‌دانیم چه زمانی آخرین لحظه‌مان فرا خواهد رسید.اگر از گورستان از قبر از مرگ از وصیت از انواع سوگواری و مراسم به خاک سپاری و حتی اتانازی و خود کشی و جنگ و جنایت و غیره می گوییم تماما در خدمت مرگ اندیشی و مرگ آگاهی است .گویی که مرگ اندیشی تفکر و اندیشیدن به مرگ است و درک این نکته که ما آدمیان موجودات میرایی هستیم و دمادم بر این گزاره های مرگ اندیشانه باید بیافزاییم و آن را به سمت وسوی مرگ آگاهی نزدیک کنیم !مرگ آگاهی بدین معناست که من می دانم که می میرم و به مرگ هرلحظه فکرمی کنم اما این آگاهی های گزاره ای و دیتاگونه و اطلاعات در خصوص مرگ در وجود من رسوخ کرده است در بودن من و درنحوه ی زیست من اثر گذاشته است و من آنگونه زندگی می کنم که به میرایی خود باور دارم و این باور به امری وجودی و اگزیستانس مبدل شده است و زندگی مرا تحت الشعاع قرارداده .تفاوت عمده ی میان مرگ اندیشی و مرگ آگاهی را می توان به دانستن و سپس تبدیل این دانستن به نحوه ی زیستن و وجود و بودن تعبیر نمود. مرگ اندیشی دانستن است و مرگ آگاهی شکلی از زیستن و بودن است . زیستنی و بودنی که در آن آدمی درتمامی کنش گری ذهنی وعملی خود میرا بودن را به نمایش می گذارد.در این سایت البته تفاوت بارزی میان مرگ اندیشی و مرگ آگاهی وجود ندارد و عمدتا منظور از مرگ اندیشی همان مرگ آگاهی است و ...!

مدیر سایت : سعید اعتماد مقدم