تجربههای نزدیک به مرگ NDE و ارتباط شگفتانگیز با ترکیب روانگردان دیامتی
تحقیقات پیشگامانهی اخیر نشان میدهد که یکی از اسرارآمیزترین پدیدههای بشری - تجربههای نزدیک به مرگ (NDEs) - ممکن است با افزایش ناگهانی سطح ترکیب روانگردان طبیعی دیامتی (DMT) در مغز مرتبط باشد. این یافتههای انقلابی که حاصل سالها پژوهش تخصصی در حوزهی عصبشناسی و روانپزشکی است، پنجرهای جدید به سوی درک مکانیسمهای پیچیدهی هوشیاری انسان در لحظات بحرانی گشوده است.
دیامتی (N,N-Dimethyltryptamine) یک ترکیب شیمیایی قدرتمند از خانوادهی تریپتامینهاست که هم در برخی گیاهان روانگردان و هم بهصورت طبیعی در بدن انسان یافت میشود. این ماده بهدلیل ساختار مولکولی مشابه با سروتونین، قادر است با اتصال به گیرندههای خاصی در سیستم عصبی مرکزی، حالات تغییریافتهی عمیقی از هوشیاری ایجاد کند که شامل توهمات پیچیده، احساس وحدت با کیهان و تجربیات عرفانی میشود.
تیم تحقیقاتی بینالمللی متشکل از عصبشناسان، زیستشیمیدانان و متخصصان مراقبتهای ویژه، با استفاده از پیشرفتهترین روشهای تصویربرداری مغزی و آنالیز بیوشیمیایی، به بررسی تغییرات نوروشیمیایی در شرایط بحرانی مانند ایست قلبی، خونریزیهای مغزی و کماکسیژنی شدید پرداختند.
نتایج این پژوهش که در مجلهی معتبر «علوم اعصاب طبیعت» (Nature Neuroscience)** منتشر شده، نشان میدهد که در لحظات تهدیدکنندهی حیات، غلظت دیامتی در مناطق خاصی از مغز، بهویژه در قشر پیشپیشانی و سیستم لیمبیک، بهصورت ناگهانی افزایش مییابد. این مناطق مسئول پردازش هیجانات، حافظه و درک خویشتن هستند و افزایش فعالیت آنها تحت تأثیر دیامتی میتواند توضیحی علمی برای ویژگیهای مشترک تجربههای نزدیک به مرگ ارائه دهد، از جمله:
- احساس خروج از جسم فیزیکی (تجربهی خروج از بدن)
- مواجهه با نورهای درخشان یا حضورهای روحانی
- بازبینی سریع خاطرات زندگی (پدیدهی مرور زندگی)
- احساس آرامش عمیق و فقدان درد
دکتر «کریستوفر تیممن»، عصبشناس ارشد این مطالعه از دانشگاه ایموری، توضیح میدهد: «یافتههای ما از این فرضیه حمایت میکند که ترشح دیامتی در لحظات مرگ ممکن است یک سازوکار تکاملی برای تسهیل انتقال هوشیاری باشد. مغز انسان در مواجهه با مرگ، با آزاد کردن این ترکیب، نوعی حالت خلسهی عمیق ایجاد میکند که به فرد کمک میکند با این تجربهی هولناک کنار بیاید.»
با وجود این یافتههای جالب توجه، برخی از محققان هشدار میدهند که نباید بهسرعت نتیجهگیری قطعی کرد. پروفسور «النا مارتینز»، متخصص فارماکولوژی عصبی از دانشگاه کالیفرنیا، خاطرنشان میکند: «اگرچه افزایش دیامتی در شرایط نزدیک به مرگ مشاهده شده، اما هنوز نمیتوانیم بگوییم که این ماده بهتنهایی مسئول تمام جنبههای تجربههای نزدیک به مرگ است. عوامل دیگری مانند طوفان الکتریکی مغز، ترشح اندورفینها و کاهش اکسیژن نیز نقش دارند.»
این پژوهش نهتنها از نظر پزشکی، بلکه از منظر فلسفی نیز بحثبرانگیز است. اگر تجربههای نزدیک به مرگ صرفاً محصول فعالیت بیوشیمیایی مغز باشند، آیا میتوان ادعاهای مربوط به زندگی پس از مرگ یا ابعاد دیگر واقعیت را رد کرد؟ یا برعکس، آیا ممکن است دیامتی بهعنوان یک «مادهی واسط» عمل کند که دسترسی هوشیاری انسان به سطوح دیگری از وجود را ممکن میسازد؟
گام بعدی این پژوهش، انجام آزمایشهای بالینی کنترلشده با تزریق دیامتی به داوطلبان سالم تحت شرایط نظارتشده است تا مشخص شود آیا این ترکیب واقعاً میتواند تجربیاتی مشابه با تجربههای نزدیک به مرگ ایجاد کند یا خیر. چنین مطالعاتی نهتنها به درک بهتر مرگ کمک میکنند، بلکه میتوانند کاربردهای درمانی در زمینهی کاهش اضطراب مرتبط با مرگ، درمان اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و حتی تسکین دردهای مزمن داشته باشند.
منبع:
https://www.popularmechanics.com/science/a63831340/dmt-near-death-experience/