تأملی بر مرگ و معنایخشی آن به زندگی در حکمت صدرایی و اگزیستانسیالیسم الحادی

تأملی بر مرگ و معنایخشی آن به زندگی در حکمت صدرایی و اگزیستانسیالیسم الحادی

کلیدواژه: مرگ ، هستی ، جاودانگی ، معنای زندگی ، حکمت صدرایی ، اگزیستانسیالیسم

چکیده:
اگزیستانسیالیسم الحادی با رویکردی این جهانی به تحلیل انسان پرداخته و با نفی متافیزیک، وجود روح انسانی را منتفی می داند؛ انسان دارای وجودی تصادفی و متناهی است و خود باید معنا بخش زندگی رو به مرگ خویش باشد. سرانجام این زندگی عبث و بیهوده، مرگی است که همه ی تلاش بشر برای فرار از نابودی و نیل به جاودانگی را محکوم به یاس و ناامیدی می کند. اما در حکمت صدرایی انسان متشکل از جسم میرا و روح نامیرا است و شخصیت حقیقی انسان، روح جاودانه ی اوست. روح با هدف تعالی و پس از طی مراحل کمال و بی نیازی از جسم مادی آن را رها کرده و به حیات ابدی خویش ادامه می دهد، تا مرگ سرآغازی باشد بر زندگی حقیقی، رهیدن از قفس تن و همچنین ارمغان آور امید و بیداری در انسان . در این مقاله بر آنیم تا با تبیین ماهیت مرگ، به بررسی و مقایسه نقش مرگ در معنابخشی به زندگی از نگاه این دو مکتب بپردازیم.

...............................................

 

مقدمه ای بر مقاله :
**عنوان:** تأملی بر مرگ و معنایخشی آن به زندگی در حکمت صدرایی و اگزیستانسیالیسم الحادی  
**نویسندگان:** علی عسگری‌یزدی، محسن قمی، محمد رازآبادی  
**منبع:** فصلنامه علمی-پژوهشی اندیشه نوین دینی، پاییز ۱۳۹۷  

---

 **چکیده اصلی:**  
مقاله به مقایسه دیدگاه‌های **حکمت صدرایی** و **اگزیستانسیالیسم الحادی** درباره ماهیت مرگ و نقش آن در معنابخشی به زندگی می‌پردازد.  
- **اگزیستانسیالیسم الحادی** (مانند هایدگر و سارتر) مرگ را پایان قطعی وجود انسان می‌داند و معتقد است زندگی ذاتاً بی‌معناست، اما انسان با پذیرش مرگ می‌تواند به زندگی معنا ببخشد.  
- **حکمت صدرایی** (بر اساس آرای ملاصدرا) مرگ را انتقال روح از عالم مادی به عالم ملکوت و مرحله‌ای از تکامل وجودی انسان تفسیر می‌کند. در این نگاه، مرگ نه تنها پایان نیست، بلکه آغاز حیاتی جاودانه و مملو از امید است.  

---

نقاط کلیدی مقایسه:**  

۱. **حقیقت مرگ:**  
- **اگزیستانسیالیسم الحادی:**  
  - مرگ = پایان قطعی وجود انسان و نیستی محض.  
  - انسان موجودی "پرتاب‌شده" به جهان است که وجودش تصادفی و محدود به مرگ است.  
  - نفی جاودانگی روح و متافیزیک.  
- **حکمت صدرایی:**  
  - مرگ = جدایی روح از جسم و انتقال به عالم بالاتر.  
  - انسان ترکیبی از جسم فانی و روح جاودانه است.  
  - مرگ بر اساس "حرکت جوهری" ملاصدرا، مرحله‌ای از تکامل وجودی است.  

۲. **معنای زندگی:**  
- **اگزیستانسیالیسم:**  
  - زندگی ذاتاً بی‌معناست، اما انسان با آگاهی از مرگ، مسئول معنابخشی به آن است.  
  - مرگ اضطراب‌آور است، اما پذیرش آن موجب اصالت زندگی می‌شود.  
- **حکمت صدرایی:**  
  - زندگی هدفمند و متصل به حیات اخروی است.  
  - مرگ موجب امید و بیداری انسان برای رسیدن به کمالات معنوی است.  

۳. **پیامدهای عملی:**  
- **اگزیستانسیالیسم:**  
  - ممکن است به پوچ‌انگاری، ناامیدی، یا حتی خودکشی بینجامد (مانند دیدگاه کامو).  
- **حکمت صدرایی:**  
  - مرگ‌اندیشی موجب انگیزه برای اخلاق و تعالی روحانی می‌شود.  

۴. **نقد مقاله:**  
- نویسندگان استدلال می‌کنند که اگزیستانسیالیسم با نفی خدا و متافیزیک، به بن‌بست معنایی می‌رسد، در حالی که حکمت صدرایی با تأکید بر "واجب‌الوجود" و جاودانگی روح، پاسخگوی میل فطری انسان به معناست.  

---

 **جمع‌بندی:**  
مقاله نشان می‌دهد که تفسیر مرگ در این دو مکتب، تأثیر مستقیمی بر نگرش به زندگی دارد:  
- اگزیستانسیالیسم مرگ را عامل محدودیت و اضطراب می‌داند، اما حکمت صدرایی آن را دریچه‌ای به سوی حیات ابدی و امید معرفی می‌کند.  

**کلیدواژه‌ها:** مرگ، معنای زندگی، ملاصدرا، اگزیستانسیالیسم، جاودانگی.سعید اعتماد مقدم

تهیه شده : سعید اعتماد مقدم

فایل کامل مقاله pdf