علی و مرگ و آرزو

 

 

 

إذا حضرت المنيّة افتضحت الأمنيّة - آنگاه كه مرگ فرا رسد، آرزو رسوا مى‌گردد. (٣/١٢٦)

الآجال تقطع الآمال - مرگها، آرزوها را مى‌برند. (١/١٥٣ و ١/١٨٦))

٣١٨١ -

الآمال تدني الآجال - آرزوها، مرگ را نزديك مى‌گرداند. (١/٦٦)

٣١٨٢ -

الأجل يفضح الأمل - مرگ، آرزو را رسوا كند. (١/١٦٧)

٣١٨٣ -

الأجل حصاد الأمل - مرگ، آرزوها را درو مى‌كند. (١/١٦٧ و ١/٢٦١))

٣١٨٤ -

المنايا تقطع الآمال - مرگها، آرزوها را مى‌برند. (١/٢٣٤)

٣١٨٥ -

إذا حضرت الآجال افتضحت الآمال - هنگامى كه مرگ فرا رسد، آرزوها رسوا گردند. (٣/١٢٠)

٣١٨٦ -

إذا بلغتم نهاية الآمال فاذكروا بغتات الآجال - آنگاه كه به نهايت آرزوى خود رسيديد، پس مرگهاى نابهنگام را ياد آوريد. (٣/١٢٠)

٣١٨٧ -

إذا حضرت المنيّة افتضحت الأمنيّة - آنگاه كه مرگ فرا رسد، آرزو رسوا مى‌گردد. (٣/١٢٦)

٣١٨٨ -

ربّ أجل تحت أمل - بسا مرگى كه در زير آرزوست. (٤/٦١)

٣١٨٩ -

صدق الأجل يفصح كذب الأمل - راستى مرگ، دروغ بودن آرزو را روشن مى‌كند. (٤/٢١٥)

٣١٩٠ -

عند حضور الآجال تظهر خيبة الآمال - هنگام فرا رسيدن مرگها، بى‌بهره‌گى آرزوها آشكار مى‌گردد. (٤/٣٢٢)

٣١٩١ -

عند هجوم الآجال تفتضح الأماني و الآمال - هنگام يورش مرگها، اميد و آرزوها رسوا مى‌گردد. (٤/٣٢٢)

٣١٩٢ -

عجبت لمن لا يملك أجله كيف يطيل أمله - در شگفتم از كسى كه اختيار دار مدّت عمر خود نيست چگونه آرزوى خود را طولانى مى‌كند. (٤/٣٤٢)

٣١٩٣ -

غاية الأمل الأجل - سرانجام آرزو، مرگ است. (٤/٣٧٠)

 

 

 

٣١٩٤ -

قصّروا الأمل و خافوا بغتة الأجل و بادروا صالح العمل - آرزو را كوتاه كنيد و از مرگ ناگهانى بترسيد و به عمل شايسته شتاب نماييد. (٤/٥١١)

٣١٩٥ -

وافد الموت يقطع العمل و يفضح الأمل - ورود مرگ، عمل را قطع و آرزو را رسوا كند. (٦/٢٣٦)

٣١٩٦ -

وافد الموت يبيد المهل و يدني الأجل و يقعد الأمل - ورود مرگ، فرصتها را نابود، و مرگ را

نزديك كند و آرزو را فرو نشاند. (٦/٢٣٧

 

ترجمه ی تصنیف دررالحکم ...! آیتی

........................................

علی - مرگ - آرزو - امل - افسانه - مرگ اندیشی - 

گرد آورنده : سعید اعتماد مقدم