مرگ اندیشی و ارتباط آن با مراسم شب اول قبر

مرگ اندیشی و ارتباط آن با مراسم شب اول قبر

ارتباطِ آیینِ «شب اول قبر» در فرهنگ اسلامی با مفهومِ «مرگ اندیشی» (تذکّر و تفکّر درباره مرگ) بسیار عمیق و معنادار است. این ارتباط را می‌توان در چند محور اصلی توضیح داد:

1.  یادآوریِ حتمیّت مرگ:  
    مراسم شب اول قبر (مانند خواندن قرآن، دعا و نیایش برای میت) به شکل ملموس و عینی، حقیقتِ گریزناپذیرِ مرگ را به یاد حاضران می‌آورد. این آیین‌ها عملاً تجسّمِ مرگاندیشی هستند و افراد را از غفلتِ روزمره خارج می‌کنند.

2.  تأکید بر مسئولیّت‌پذیری و حساب‌رسی:  
    باور به پرسش و پاسخ در قبر (نکیر و منکر) که در شب اول قبر به اوج می‌رسد، مستقیماً به مسئولیّت انسان در برابر اعمالش اشاره دارد. این باور، افراد را به بازنگری در زندگی، جبرانِ کاستی‌ها و اصلاحِ رفتار ترغیب می‌کند که از اهداف اصلی مرگاندیشی است.

3.  کاهش وابستگی به دنیا:  
    مشاهده تشییع و دفنِ میت و تفکّر درباره تنهاییِ او در قبر، به انسان یادآوری می‌کند که هیچ چیزی از دنیا — مال، مقام، لذّت‌ها — در آن لحظه با او همراه نیست. این نگرش، زهد و بی‌رغبتی به تعلّقاتِ فانی دنیوی را تقویت می‌کند که از ثمرات مرگاندیشی است.

4.  تقویت نگرشِ فرجام‌نگرانه به زندگی:  
    آیین‌های مرتبط با شب اول قبر، زندگی دنیا را به عنوان مقدمه‌ای برای حیاتِ اُخروی معنا می‌بخشند. این نگاه، به زندگیِ فعلی عمق و جهت می‌دهد و انسان را به سرمایه‌گذاری برای آخرت (از طریق اعمال صالح) تشویق می‌کند که دقیقاً همسو با مرگاندیشیِ سازنده است.

5.  ترسیمِ عواقب اعمال:  
    دعاها و مناجات‌های خوانده شده برای آرامشِ میت در شب اول قبر، به طور غیرمستقیم این پیام را دارد که کیفیتِ زندگی پس از مرگ، نتیجه اعمالِ دنیوی است. این امر، انگیزه‌ای قوی برای پرهیز از گناه و اقدام به نیکی ایجاد می‌کند.

6.  ایجاد آمادگی روانی و عملی:  
    مشارکت در این آیین‌ها و تفکّر درباره آن، تمرینی عملی برای مواجهه با مرگِ خودِ فرد است. این کار اضطرابِ ناشی از ناشناخته بودن مرگ را کاهش می‌دهد و فرد را از نظر روحی برای پذیرش این واقعیت آماده‌تر می‌کند.

7.  زنده‌نگه‌داشتنِ یادِ مردگان و عبرت‌گیری:  
    مراسم شب اول قبر، یاد و خاطره مردگان را زنده نگه می‌دارد. این یادآوری، عبرتی عملی برای زندگان است تا ببینند سرانجامِ همه انسان‌ها همین است و این، خود شکلی مؤثر از مرگاندیشی است.

جمع‌بندی:

آیین شب اول قبر در فرهنگ اسلامی، نمایشی عینی و آیینی از آموزه‌های مرگاندیشی است. این آیین‌ها با یادآوریِ حتمیّت مرگ، مسئولیّت انسان در برابر اعمالش، بی‌ارزشیِ تعلّقات دنیوی در برابر مرگ، و اهمیتِ زندگیِ اخروی، هدف اصلی مرگاندیشی — که زنده‌نگه‌داشتنِ حقیقت مرگ برای اصلاحِ زندگی است — را محقّق می‌سازند. این آیین‌ها نه برای ایجاد ترسِ مخرّب، بلکه برای بیداری، تذکّر و تحریک به سوی زندگیِ آگاهانه و مسئولانه طراحی شده‌اند. پیامبر اسلام (ص) فرموده‌اند: "کفى بالموت واعظا" (مرگ به تنهایی پنددهنده‌ای کافی است). آیین‌هایی مانند شب اول قبر، این پندِ خاموش را به شکلی مؤثّر به یاد انسان‌ها می‌آورند.

سعید اعتماد مقدم

 

 

توجه :

اساسا تمامی مطالبی که در این سایت مشاهده می شود جلوه ای و مظهری از مرگ اندیشی و یاد مرگ و مرگ آگاهی است و پرداختن به این مطالب و مباحث از باب ارتباطش با مرگ و تئوری مرگ اندیشی و مرگ آگاهی است اگرچه ظاهرا برخی مطالب سایت مستقیما به مباحث مرگ اندیشی نمی پردازد اما و هزار اما که تمامی این مباحث شانی از شئون مرگ اندیشی و مرگ آگاهی و یاد مرگ می توانند باشند .

مرگ اندیشی به معنای فرایند تعمق و اندیشه درباره مرگ است. وقتی به این موضوع می‌اندیشیم، به یاد می‌آوریم که زندگی محدود و گذراست؛ بنابراین، وقتی درباره پایان حتمی زندگی تفکر می‌کنیم، فرصتی برای بازنگری ارزش‌ها، اهداف و نحوه استفاده از زمان به دست می‌آید. این تفکر می‌تواند انگیزه‌ای برای زندگی معنادارتر و اصیل‌تر فراهم کند.

مرگ آگاهی حالتی مداوم از حضور مرگ در ذهن و قلب است؛ یعنی فرد در هر لحظه از این واقعیت آگاه است که مرگ جزء جدایی‌ناپذیر موجودیت اوست. این آگاهی باعث می‌شود تا انتخاب‌ها و رفتارها به گونه‌ای شکل بگیرند که زمان هر لحظه بیشتر ارزشمند شود. به نوعی، مرگ آگاهی مانند چراغی است که همیشه روشن است و به ما یادآور می‌شود که زندگی پر از فرصت‌های ناب و معنوی است؛ چرا که هرگز نمی‌دانیم چه زمانی آخرین لحظه‌مان فرا خواهد رسید.

اگر از گورستان از قبر از مرگ از وصیت از انواع سوگواری و مراسم به خاک سپاری و حتی اتانازی و خود کشی و جنگ و جنایت و غیره می گوییم تماما در خدمت مرگ اندیشی و مرگ آگاهی است .

گویی که مرگ اندیشی تفکر و اندیشیدن به مرگ است و درک این نکته که ما آدمیان موجودات میرایی هستیم و دمادم بر این گزاره های مرگ اندیشانه باید بیافزاییم و آن را به سمت وسوی مرگ آگاهی نزدیک کنیم !

مرگ آگاهی بدین معناست که من می دانم که می میرم و به مرگ هرلحظه فکرمی کنم اما این آگاهی های گزاره ای و دیتاگونه و اطلاعات در خصوص مرگ در وجود من رسوخ کرده است در بودن من و درنحوه ی زیست من اثر گذاشته است و من آنگونه زندگی می کنم که به میرایی خود باور دارم و این باور به امری وجودی و اگزیستانس مبدل شده است و زندگی مرا تحت الشعاع قرارداده .

تفاوت عمده ی میان مرگ اندیشی و مرگ آگاهی را می توان به دانستن و سپس تبدیل این دانستن به نحوه ی زیستن و وجود و بودن تعبیر نمود. مرگ اندیشی دانستن است و مرگ آگاهی شکلی از زیستن و بودن است . زیستنی و بودنی که در آن آدمی درتمامی کنش گری ذهنی وعملی خود میرا بودن را به نمایش می گذارد.

در این سایت البته تفاوت بارزی میان مرگ اندیشی و مرگ آگاهی وجود ندارد و عمدتا منظور از مرگ اندیشی همان مرگ آگاهی است و ...!

مدیر سایت : سعید اعتماد مقدم